مقدمه
درآغـازقـرن بیسـتم، تولیـدات کیفیـت و طـول عمـرداشـتند و کیفیـت نشـانۀ قـدرت و اعتبـارتولیدکننـده بـود. امـادرانقـلاب مهندسـی جدیـد، عمـر مفیـد تولیـدات کوتـاه شـد و ِ فرهنـگ تنـوع و محصـولات رنگارنـگ پدیـد آمـد. بـه دنبـال سـیر ایـن تغییـرات، مقادیر زیـادی از منابـع طبیعـی مصـرف شـد. پـس از درک ایـن بحـران، گامهای گذشـته در مراحل طراحـی، تولیـد، مصـرف، پـس از مصـرف و حتـی فرهنـگ اسـتفاده مـورد بازنگـری قـرار گرفـت. درحـال حاضـر سـعی میشـود تجـارب فرهنگـی و علمی گذشـتگان، به خصوص آنچـه پیـش از صنعتی شـدن وجـود داشـته، دوبـاره بـه کار گرفتـه شـوند.
در این بخش، ابتدا نگاهی گذرا به سیر تحولات پوشاک خواهیم داشت و سپس به پایـداری درصنعـت ُمـدخواهیم پرداخـت. راهکارهای پایداری با توجـه ویژه به مصرف اشـتراکی بیان خواهند شـد و درنهایت، مصداقهای مصرف اشـتراکی خارجی و داخلی مرتبط با موضوع بررسی خواهندشد. برای ایجاد تعادل در مصرف، میتوان با ایدههای نو گامهایی در جهت پایداری در محصولات پوشیدنی برداشت.
نگاهی اجمالی به تحولات جامعه و طراحی پوشاک
تـا پیـش از انقـلاب صنعتـی، ُمـد و طراحـی پوشـاک بـه طبقـۀ اشـراف تعلـق داشـت و بـرای مـردم عـادی جنبـۀکاربـردی لبـاس دارای اهمیـت بـود، امـا پـس از آن، بـا تغییــرات به وجودآمــده در ســاختار طبقاتــی اجتمــاع و شــکل گیری گــروه وســیعی بــه نــام طبقــۀ متوســط، اســتفاده از پوشــش معنــای دیگــری بــه خــودگرفــت. در ابتــدا بــه دلیــل اینکــه ایــن گــروه نــه بــه طبقــۀ اشــراف و نــه بــه رعیــت دیــروز و کارگـران امروزیـن هیـچ وابسـتگیای نداشـت،دچـار خـلأ در طراحـی هماهنـگ بـا خواسـتههای خـود شـد. بـه همیـن دلیـل، افـرادی بـا ارائـۀ شـکل خاصـی از پوشـاک کــه بــه هیــچ سیســتمی وابســتگی نداشــت بــه بیــان فــردی و هویتــی پرداختنــد و سـبک زندگـی و رفتارهـای فـردی مخصـوص بـه خـود را ارائـه نمودنـد.
امــا در انتهــای قــرن نوزدهــم و اوایــل قــرن بیســتم شــاهد آن هســتیم کــه بــا گسـترش سیسـتم تولیـد ماشـینی و نیـازبـه بازارهـای فـروش، بهتدریـج بیـان فـردی و رابطـه بیـن مشـتری و سـازنده دسـتخوش تغییـرات زیـادی میشـوند و وسـعت عمـل و اختیـار از اسـتفاده کننده گرفتـه شـده و بـا محدودکـردن وی، ایـن قـدرت بـه طــراح واگــذار میشــود. ایــن تحــول بــا تغییــر در روش تولیــد و عرضــه همزمــان شــد؛ در ســالهای ١٨۴٠ و ١٨۵٠ نخســتین فروشــگاههای بــزرگ آمریــکا را دوخته فروشـیها تشـکیل داده و آنهـا لباسهای ارزان قیمـت و آمـاده را در اختیـار گـروه کثیـری از مـردم قـرار میدادنـد (گیدئیـون، ١٣٧۴: ٢٠۶). ازامتیـازات مثبـت ایـن ْ روش ایجـاد سیسـتم تولیـد و ِ مصـرف انبـوه بـودکـه تـا آن زمـان وجود نداشـت و ِ تنـوع پوشـاک، طراحـی و ُمـد را کـه دراختیـار افـراد مرفـه جامعـه بـود وارد زندگی طبقـۀ متوسـط کـرد؛ هـر چنـد در ابتـدا بـه سـبب مسـئلۀ مصـرف، پیـروان ُمـد بـا انتقـاد شـدید روبـهرو شـده و سبکسر نامیده شدند (کوپر، 2011: 69).
امـا تغییـراصلـی درزمـان جنـگ جهانـی اول با استانداردسـازی صنعت پوشـاک و ایجـاد تغییـر بـرای هماهنگـی مدلها بـا محدودیتهای تولیـد ماشـینی بـه وقـوع پیوســت. ولــی پــس از جنــگ ِ تولیــد ِ پوشــاک حاضــر و آمــاده سیری فزاینده به خود گرفت (مکنزی، 2010: 62-12). قدرت طراح نیز تا آنجا گسترده شد کــه درِازای تهیــۀ کپــی از مدلهای خــود، درصــدی از ســود را دریافــت میکــرد (تروی، 2003: 274). از پایــان جنــگ جهانــی دوم، بــرای ترغیــب مشــتریان بــه خریــد و افزایــش ســود حاصــل از فــروش، بــا ایجــاد «ســبک» دامنــۀ عمــل ُمــد پوشـاک گسـتردهتر شـد و فرهنـگ مصرفـی شـکل امروزیـن بـه خـودگرفـت. ایـن دوره نقطـۀ تثبیـت حاکمیـت سیسـتم تولیـد و توزیـع در مقابـل حاکمیـت مشـتری به عنـوان سـفارش دهنده محصـول و تبدیـل وی بـه مصرف کننـده محـض بـود کـه بـا تجملگرایـی و اسـراف در مصـرف همـراه شـده بـود. سیسـتم تولیـدی تـک دوزی کـه تـا آن زمـان به خوبـی بـه کار خـود ادامـه میداد، از اواخـر دهـۀ ۵٠ کنـار زده شـد و لباسهای آمـاده ارزانقیمـت بـازار مصـرف را بـا انفجـارحجـم و تنـوع روبـهرو کرد.
امـا از دهـۀ۶٠ رفتارهـای اجتماعـی جوانـان به تدریـج لبـاس و ُمـد پوشـاک را به عنــوان ابــزاری بــرای بیــان فــردی خرده فرهنگها و هویتهای اجتماعــی و حتــی باورهــای سیاســی مــورد اســتفاده قــرار داد. ایــن تغییــر، کــه در اواخــر ایــن دهــه بــا شــکلگیری پســامدرنیته همــراه شــد، موقعیــت طراحــان را به عنــوان رهبــران ُمــد و طراحــی دچــار تغییــر کــرد، چــرا کــه بــا اضافهشــدن جنبشهــای مخالــف رفتــار مصرفــی، مشــکلات زیســتمحیطی و ســرمایهداری دیگــر روش طراحـی کارکردگـرای متعلـق بـه دوره مـدرن بـا حضـور طـراح به عنـوان دانـای کل و تصمیم گیرنـده بـرای مصرف کننـدگان کارایـی خـود را از دسـت داد و بـا ورود بـه جامعـۀ پسـامدرن، روشهای طراحـی متناسـب بـا نیازهـای مشـتری،کـه برگرفتـه از اهمیــت دادن بــه گروههای مختلــف و نیازهــای متفاوتانــد، جایگزیــن روش سـاختارگرایانۀ دوران مـدرن شـد (داوری، :١٣٩٠ ۵٧). دردهـۀ هفتـاد و هشـتاد نیـز، دیگـر مصـرف هماهنـگ و یکدسـت و انطبـاق بـا سـبکهای زندگی از پیش تعیین شـده بی معنــی مینمــود (بــاکاک، :١٣٨١ ۴۶).
از اواخــر قــرن بیســتم، ساختارشــکنی در صنعــت ُمــد و دادن معنایــی جدیــد بــه پوشـش و رواج روشهای خریـد تلویزیونـی و اینترنتی قدرت را به اسـتفاده کننده انتقال داد و تولیدکننـدگان بـرای ایجـاد تعـادل میـان عرضـه و تقاضا وگسـترش بـازار در رقابتی سـنگین سـعی در جلـب نظـر خریـداران دارنـد (یورچیسـین، 2010: 39-37)
شــرکتهای تولیــدی حاضــر در بــازار جهانــی، بــدون توجــه بــه مشــکلات زیسـت محیطی و معضـلات اجتماعـی و اقتصـادی ایجادشـده، همچنان سـعی دارند بـا ایجـاد بازارهـای ِ جدیـد مصـرف و سـرعت بخشـیدن بـه چرخـۀ تولیـد و کاهـش مـدت اسـتفاده از محصـول، حضـور خـود را در بـازار تثبیـت کـرده و همچنـان بـه تحمیـل نیازهـای کاذب بـر مخاطبـان لبـاس و گرفتارشـدن آنهـا در چرخـۀ مصـرف غیرضـروری بپردازنـد و بـه سـودآوری هرچـه بیشـتر خـود ادامـه دهنـد.
امـروزه ُمـد در صنعـت پوشـاک به عنـوان غالب تریـن پدیـده مصرفـی در بسـیاری از جوامـع درآمـده وعـلاوهبـرتغییر مناسـبات فرهنگـی و رفتـاری، موجـب دگرگونیهایی بسـیار مهـم در صنایـع و اقتصـاد کشـورها شـده اسـت. رفتارهـا و تأثیـرات منفـی ایـن پدیــده در ســالهای اخیــر فقــط جهــت و ســویۀ تک قطبــی ســابق، یعنــی کشــورهای توسـعه یافته بـه سـمت کشـورهای درحال توسـعه را در برنمی گیـرد و به واسـطۀ تغییـرات در مناسـبات جهانـی و حـذف پدیدههایی همچـون تمرکز صنعتـی، که از شـاخصهای تولیـد دوران مـدرن بـود و تبدیـل آن به تولید تقسیم شـده در کشـورهای مختلف جهان و شـکلگیری مراکـز متنـوع ُمـد درسراسـر جهـان در تمامـی جوامع قابل مشـاهده اسـت. ایـن رونـد در صنعـت پوشـاک بیـش از همـه در تعریـف ُمـد شـتابان صـدق میکنـد.
مد شتابان
مجموعههای مــد ارزان قیمــت، براســاس روندهای فعلــی ُمــد گران قیمــت و لوکـس و بنـا بـه طبیعـت خـود، یـک سیسـتم سـریع پاسـخگویی و مصـرف نو به نـو را تشویق میکنند. زمان استاندارد از راهروهای نمایش تـا رسـیدن بـه دسـت مصرف کننـده، در حـال حاضـر، تنهـا توسـط شـرکتهایی ماننـد اچ انـد ام و زارا از شـش مـاه بـه چنـد هفتـه تقلیـل یافتـه اسـت (انامـا، 2012: 51).
سیسـتم ُمـد شـتابان براسـاس روش پاسـخ سـریع در رویکردهـای خرده فروشـی در آمریـکا بـرای حـذف زمـان از سیسـتم تولید شـکل گرفت و تا امـروز در همـۀ نقاط جهان مـورد اسـتفاده قـرار میگیـرد. بـه ایـن شـیوه در ِ طراحـی پوشـاک ُمـد یکبار مصـرف یا دورانداختنی نیز میگویند، چرا که طرحهای ارائه شـده طراحان، برخلاف سیسـتم سـنتی مـد، بـا حداقـل قیمـت بـه فـروش میرسـند و به سـرعت تغییر میکننـد (ویکیپدیـا)
روش تولیـد و ارائـه در ایـن سیسـتم بـا روش معمـول ُمـد پوشـاک کامـلا متفـاوت اسـت. ُمـد سـنتی در سـال فقـط دو بـاربـه ارائـۀ مجموعـه در سـالنهای نمایـش ُمـد میپـردازد،کـه یکـی مخصـوص بهـار و تابسـتان، و دیگـری پاییـز و زمسـتان اسـت. امـا در ُمـد شـتابان هر چنـد هفتـه و گاه حتـی هـر هفتـه ُمـد عـوض میشـود. ایـن پدیده آن قـدر سـرعت سـودآوری و تسـخیر بـازار بالایـی دارد کـه حتـی برندهـای معروفـی ماننـد آرمانـی را وسوسـه کـرده تـا بخشـی ویـژه را بـه ُمـد شـتابان اختصـاص دهـد. در ایــن روش براســاس تمایــلات مصرف کننــدگان و آمــار به دســت آمده از خواســت مشـتری و میـزان فـروش روزانـه و هفتگـی، ُمـد لبـاس به سـرعت تغییـر میکنـد. سیسـتم ُمـد شـتابان به طـور خلاصـه دارای دو جنبـۀ مهـم اسـت کـه براسـاس آنهــا عمــل میکنــد:
1. مدت زمان کوتاه بین تولید و پخش در بازار فروش ِ تطابق بالای بین عرضه و تقاضای متغیر و گاه نامعلوم را امکانپذیر میکند، که به روش پاسخ سریع ارتباط مییابد.
2. مد روز ِ بودن همیشگی محصولات (ساچون و سوینی، 2011: 778)
بررسـیها در سـطح جوامـع، به خصـوص جوامـع درحال توسـعه، نشـان میدهنـد کـه ایـن پدیـده مدیریتی به معنای تولید سـریع بـرای کاهش فاصلۀ نمایش رسـمی ُمد و هرضه در خزدهفروشیها (هاینز، 2007: 50-40) کـه بـا بهره گیـری از شـیوههای پاسـخ سـریع، طبقـات متوسـط جامعـه را هـدف قـرارداده اسـت‐ به سـرعت درحـال تسـخیر بازارهـای دارای اقتصـاد ضعیـف کشـورهای درحال توسـعه اسـت و بیشـتر از برندهـای گرانقیمـت بـه سـاختار صنایـع پوشـاک ایـن کشـورها ضربـه وارد میکنـد. در غالـب مـوارد،ایـن پدیـده از سـوی دولتهـا بـه معضلـی اقتصـادی یـا اجتماعـی تعبیـر شـده و آنهـا در پـی تغییر مناسـبات اقتصادی و سیاسـتهای حمایتـی ازصنایع داخلی هسـتند و سـعی در تغییـر الگـوی مصـرف و سـبک زندگـی دارند.
تاریخچۀ پایداری در پوشاک
ناکارآمـدی برنامههای توسـعه،کـه فقـط رشـد اقتصـادی جوامـع را مدنظرداشـتند، و در پـی آن رشـد فقـر در جهـان، تخریـب محیط زیسـت و افزایـش نابرابریهای اجتماعــی نظریه پــردازان توســعه را متوجــه گونــهای دیگــر از توســعه بــا عنــوان توسـعۀ پایـدار کـرد کـه ایـن جنبههای مغفول مانـده در برنامههای پیشـین توسـعه را مدنظـر قـرار میداد.
اولیـن بـار جنبـش ُمـد سـازگار بـا محیط زیسـت در نیمـۀ دهـۀ هفتـاد میـلادی همزمـان بـا نگرانـی درمـورد مـواد شـیمیایی موجـود در پارچه هـا، آتش خفه کنها و آفت کشها در محصـولات کشـاورزی پدیـد آمـد. ُمـد سـازگار بـا محیط زیسـت در آن زمــان بــه معنــای عــاری بــودن از مــواد شــیمیایی و بیشــتر ناشــی از تــرس سـلامتی خـود و نـه بـه علـت وخامـت اوضـاع کـره زمیـن بـود. بعدهـا جنبـش ُمـد سبز بــه عنــوان بخشــی از انقــلاب هیپیها و بــا امیــد بســتن بــه خــارج از ایــن جریــان و رفتــن بــه ســمت تولیــد خانگــی و اخلاق گــرا و دستساز لباس و پارچـه و رنگـرزی طبیعـی و پارچههای تولیدشـده از شـاهدانه شـروع شـد. مـوج بعدی مد پایدار در دهـۀ نـود میـلادی بـه خانـۀ رنـگ، اسـتانداردها و هزینههای زیسـت محیطی مرتبـط اسـت. مدتها بعـد ُمـد پایـدار به عنـوان بخشـی از طراحـی پایـدار مطـرح شـد (اصل فـلاح و نعمتـی، ١٣٩۴).
بــاگذشــت زمــان و افزایــش آگاهــی مــردم از مشــکلات و خطــرات ناشــی از ُمــد شــتابان، جنبشــی جهانــی از ســوی کشــورهای غربــی به مــوازات ایــن مــوج پرسـرعت مصرفـی پدیـد آمـد کـه در تقابـل بـا سـرعت مهارنشـدنی ُمـد رایـج بـود. یکـی از رویکردهـای مرسـوم در ارتقـای زیسـت پایدار توجـه بـه ُمـد آرام اسـت کـه در تقابـل بـا رویکـرد ُمـد سـریع، عـلاوه بـر تحـول در سیسـتم تولیـد پوشـاک، در نظـر دارد سـبک زندگـی و فرهنـگ مصرفـی را نیـز تغییـر دهـد.
مد آرام
طراحــی و ُمــد آرام برگرفتــه از جنبــش غــذای آرام میباشــد کــه در ســال ١٩٨۶ توسـط کارلـوِ پترینـی و بـا هـدف مبـارزه بـا استانداردسـازی غـذا و دفـاع از حـق مصرف کننــده در ایــن صنعــت بــه وجــود آمــد (فلچــر، 2007: 101) اصول اولیــۀ ُمــد شــتابان در برابــر ُمــد آرام دچــار چالــش میشــود، چــراکــه بــاکاهــش سـرعت در تمـام ابعـاد، تمرکـزاصلـی بـر کیفیـت یعنـی کاسـتن از مقـدار و تعـداد و افزایـش کیفیـت پوشـاک در کنـار محصـولات به دسـت آمده از تجـارت منصفانـه و اسـتفاده از مـواد طبیعـی وکمضـرر بـرای طبیعـت قـرار گرفتـه اسـت و بـا بـالا رفتـن آگاهـی مـردم از شـرایط و مشـکلات اقتصـادی، فرهنگی و زیسـت محیطی ناشـی از مصرف گرایــی، از جانــب افــراد بــا حمایــت رو بــه رو میشــود.
در ایـن جنبـش، افـراد سـعی میکننـد تـا بـه مصـرف پوشـاک بسـنده نکننـد و دانش خـود را دربـارۀ آنچـه اسـتفاده میکننـد بـالا ببرنـد و براسـاس کیفیـت اجنـاس و حمایت از صنایـع محلـی و دسـتی بـرای خریـد تصمیم گیـری کننـد، تـا از ایـن راه از صنایـع و شـرکتهای تولیـدی کوچـک منطقـهای حمایـت کننـد و برای محل و شـرایطی که پوشـاک درآن تولیـد شـده اسـت اهمیـت قائـل شـوند. ایـن جنبـش میخواهـد عـلاوه بـرایجـاد تحـول درصنایـع تولیـد پوشـاک، نـگاه عمومـی را بـه سـمت دگرگونـی در شـیوۀ زندگـی و مصـرف جلـب کنـد و نگـرش زیبایی شناسـانۀ مـردم را تغییـر دهـد تـا بتواند نوعـی فرهنگ عمومـی را توسـعه دهـد کـه درآن، افـراد نـه بـه ِصـرف تشـابه بـادیگـران در یـک رویکـرد اجتماعـی، بلکـه بـه اعتبار تمایزبخشـیدن به چهـره و تصویر خـود در جامعه بـه ارزشهای اجتماعـی دسـت یابنـد (فربـود و نیکـوکار:١٣٩۴، ١١٨).
با توجه بـه مـوارد بیان شـده، میتـوان گفـت کـه نگرشهای عمومـی در طراحـی ایـن دوره شـامل دوُ بعـد بـرای دسـتیابی بـه ایـن امـراسـت: بهره بـرداری از مـواد بی ضـرر بـرای محیط زیسـت از یـک سـو، و در ُبعـد دیگـرتـلاش بـرای تغییـر فرهنـگ زیبایی شناسـانۀ متغیـر ناشـی از پدیـدۀ تولیـد و مصـرف انبـوه بـا نگرشهای زیبایی شناسـانهای کـه دارای جنبههای اخلاقـی و مبتنـی بـر شـناخت عمیـق مصرف کننـده از محیط زیسـت و ایجـاد ارزش واقعـی بـرای مصـرف محصـولات یـا بازیافـت برخـی محصـولات هسـتند.
یکـی از راهکارهـای در حـال رشـد در ایـن زمینـه «اشـتراک گذاری لبـاس» اسـت کــه در ســالهای اخیــر رشــد قابل توجهــی در جوامــع غربــی بــا دگرگونــی ادراک زیبایی شناســی عمومــی و فرهنگ ســازی بــه منظــور توســعۀ ایــن رفتــار داشــته و همچنیــن نقشــی مهــم در تغییــر مفهــوم مصــرف در دنیــای ُمــد ایفــاکــرده اســت.
مصرف اشتراکی
مشــارکت و به طــور مشــخص مصــرف اشــتراکی یــک سیســتم اقتصــادی پویــا در مقابــل اقتصــاد ســنتی اســت و شــامل اجــاره، وام، به اشــتراکگذاری، مبادلــۀ کالا و حتــی هدیــه میشــود. انســان ســابقهای طولانــی در به اشــتراکگذاری و همــکاری به عنــوان یــک اصــل اولیــه دارد. در فرهنــگ قدیــم ایرانیــان نیــز به واســطۀ وجــود فرهنـگ اشـتراکی در مرحلـۀ «اسـتفاده» عمـر کالاهـای مصرفـی به خصـوص لبـاس طولانی تــر از امــروز بــوده؛ به طــور مثــال، لبــاس فرزنــد بزرگتــر، به واســطۀ رشــد سـریع کـودک، بـه فرزنـد کوچک تـر میرسـید و یـا قـرض گرفتـن لبـاس مجلسـی از بسـتگان و دوسـتان رایـج بـود. بااین حـال باتوجه بـه رفتـار خودخواهانـۀ انسـان مـدرن ایــن اصــل گاهــی بــه فراموشــی ســپرده میشــود.
امــروزه مفهــوم مصــرف مشــارکتی به واســطۀ آگاهــی عمومــی نســبت بــه ضایعـات و تخریـب زیسـت محیطی تولیـد صنعتـی،کـه تناسـبی بـا نیازهـای اولیـۀ مـا نـدارد، در حـال تبدیـل شـدن بـه یـک جنبـش جهانـی بـرای ایجـاد ارزشهای زیســت محیطی و حتــی ارزشهای اقتصــادی اســت، به طوری کــه شــبکههای اشــتراکگذاری به عنــوان آخریــن پیشــرفت در یــک صنعــت اشــتراکی محســوب میشــوند. یــک بخــش اقتصــاد در حــال رشــد بــا تکنولــوژی کــه بــا بــازار آنلایــن تقویــت شــده و بــه افــراد و ســازمانهای کوچــک امــکان میدهــد به طــور مؤثــری محصولاتشــان را اجــاره دهنــد یــا خدماتــی بــه یکدیگــر ارائــه کننــد.
در مصــرف مشــارکتی، یکــی از رویکردهــا بــازار توزیــع مجــدد میباشــد (بوتسمان، 2011: 43). محصولــی کــه مالکــش آن را نمیخواهــد بــه شــخص دیگــری کــه بــه آن محصــول نیــاز دارد داده میشــود (اشــتراکگذاری نقطــه بــه نقطه). ایـن نـوع از اشـتراک گذاری ً غالبـا محلـی و متـداول اسـت. ً تقریبـا هـر نـوع محصـول را بـا ایـن روش میتـوان بـه اشـتراک گذاشـت و اغلـب پژوهشـگران ایـن روش را قدرتمنــد میداننــد. در ایــن روش منابــع به اشــتراکگذاری (زمــان، اشــیا و تجربه هــا) میتواننــد از شــخصی بــه شــخص دیگــر تغییــر کننــد، در واقــع تفــاوت اساسـی بـا معاملـۀ کالا بـه کالا دارد. بـرای مثـال در کتابخانـه، افـراد کتابـی معاملـه نمیکننــد بلکــه بــا پرداخــت حــق عضویــت میتواننــد در مدتــی معلــوم از کتــاب اسـتفاده کننـد و یـک کتـاب بارهـا و بارهـا مـورداسـتفاده قـرار بگیـرد. از ایـن منظـر اسـت کـه در روش بـازار توزیـع مجـدد میتـوان جامعـۀ بزرگتـری را در نظـر گرفـت و طــرف مقابــل نیــازی بــه دادن کالایــی مشــابه یــا همتــراز نداشــته باشــد. امــروزه کسـب و کارهای بسـیاری بـا ایـن روش ایجـاد شـدهاند کـه بـا توسـعۀ ارتباطـات، ایـن نــوع بــه صــورت آنلایــن نیــز موجــود میباشــد (فلاحتــی، :١٣٩۵ ۵٧).
در حــال حاضــر شــبکۀ اشــتراکگذاری منظــم لبــاس بــه صــورت آنلایــن در برخــی از کشــورها در حــال اجراســت. در ایــن سیســتمها اجــاره لبــاس به عنــوان یـک روش خدماتـی بـرای افزایـش مـدت اسـتفاده لبـاس اسـت. ایـن ِ رویکـرد مبتنی بــر ایجــاد ارزش جدیــد در اســتفاده و تجربــۀ مصرف کننــده، درواقــع، بــه کاهــش اثـرات زیسـت محیطی از کل سیسـتم و توسـعۀ پایـدار کمـک خواهـد کـرد.
و از سـویی دیگـر، تئـوری مصـرف ُمـد بیـان میکنـد کـه عـادات مصـرف یـک جامعــه آموختــه شــده، در طــول زمــان ادامــه مییابنــد، ریشــه دوانــده و همیشــگی میشــوند. پــس چنیــن میتــوان نتیجــه گرفــت کــه ِ عــادات خریــد و مصــرف میتواننـد در طـول زمـان ازطریـق سـامانۀ اشـتراک گذاری لبـاس بهبـود یابنـد. در ایـن سیسـتم، اشـتراک گذاران بیشـتر از مصرف کننـدگان سـنتی قـادر میشـوند تـا بـا چرخـۀ همیشـه در حـال ِ تغییـر ُمـد کنـار بیاینـد.
از ایــن رو، سیســتم خدماتــی اشــتراکگذاری لبــاس یکــی از راههای کلیــدی بــرای مصــرف طولانی تــر پوشــاک میباشــد. بدیــن ترتیــب بــا داشــتن یــکُ کمــد لبــاس اشـتراکی، نیـاز تعـداد بیشـتری از افـراد مرتفـع خواهـدشـد. در ادامـه فوایـد ایجـاد یـک سـامانۀ اشـتراک گذاری لباس به صورت دیاگرام درشـکل١‐١ نشـان داده شـده اسـت:
شکل ١‐.١ فواید سامانۀ اشتراکی لباس، (منبع: نگارنده)
مصداقهای خارجی مرتبط با موضوع
درکشــورهای توســعه یافتۀ امــروزی، دیگــر ماننــد گذشــته ِ سرنوشــت پوشــاک تبدیل شــدن بــه زبالــۀ شــهری نیســت، بلکــه از ســه طریــق مــورد بازیافــت قــرار میگیـرد: فـروش توسـط مصرف کننـده بـه مصرف کننـده دیگـر بـا قیمـت پاییـن، جمـع آوری و صـادرات بـه کشـورهای درحال توسـعه و در نهایـت تبدیـل آن بـه مـواد اولیـه بـا روش شـیمیایی و یـا مکانیکـی بـرای اسـتفاده مجـدد (لـوز، 2007: 93)
در ُمــد ِ پوشــاک دســت ّدوم، از دوگزینــۀ اول اســتفاده میشــودکــه ِ اولیــن آن بــه کشــورهای ثروتمنــد اختصــاص دارد و دیگــری بــه رابطــۀ تجــارت پوشــاک بیــن کشــورهای توســعه یافته و در حال توســعه مربــوط اســت. در سـالهای پایانـی قـرن بیسـتم، علاقـۀ رو به رشـد مصرف کننـدگان بـه یگانگـی منحصر به فــرد در کنــار افزایــش تمایــل بــه بازیافــت در غــرب رابطــۀ دیرینــۀ بیــن پوشـاک دسـت ّدوم و صرفه جویـی را پیچیـده کـرد. در کشـورهای غربـی برخـلاف کشـورهای ِ در حال توسـعه، از پوشـاک دسـت ّدوم بـرای ایجـاد تفـاوت بـا ُمـد رایـج در جامعـه و شـکل دادن بـه هویتـی جدیـد و خـاص بـا سـلیقهای هنرمندانـه اسـتفاده شــده اســت (کلارک و بــرودی، 2009: 173) کــه آن را ُمــد قدیمــی مینامنــد و قدمــت آن بــه هیپیها در دهــۀ ٧٠ میــلادی و مبــارزه بــا مصرف گرایــی آن دوره میرســد و ً کامــلا بــا اهــداف ُمــد دســت ّدوم و تأثیــرات آن در کشــورهای کمتــر توسـعه یافته متفـاوت اسـت و عـلاوه بـر مصـرف مجـدد پوشـاک افـراد دیگـر، جنبـۀ زیبایی شناســانه و هویــت فــردی ُمــد را در خــود نهفتــه دارد (داوری، :١٣٩٠ ۴۴).
مصداقهای داخلی مرتبط با موضوع
مد پوشاک دست ّدوم (تاناکورا)
یکــی از مهمتریــن اثــرات جانبــی ُمــد شــتابان در ارتبــاط بــا کشــورهای کمتــر توسـعه یافته کـه اقتصـاد متزلـزل و فرهنـگ ِ محلـی آنهـا را تهدیـد میکنـد حضـور پوشــاک دورانداخته شــده توســط مصرف کننــدگان کشــورهای ثروتمنــد اســت کــه بـا وجـود امـکان اسـتفاده و در برخـی مواقـع نـو بـودن محصـول، بـه دلیـل تغییـر مـد، از چرخـۀ مصـرف خـارج شـده و واردکشـورهای ضعیـف میشـودکـه از آن به عنــوان ُمـد دســت ّدوم (درکشــورمان بــا نــام تاناکــورا) نــام بــرده میشــود.
بـازار لباسهای دسـت ّدوم در بیـش از صـد کشـور جهـان از آفریقـا، آمریـکای جنوبـی تـا اروپـای شـرقی و جنوب آسـیا وجـوددارد و تجارت ُپرسـودی را به وجود آورده اسـت. سـوداگری و داد و سـتد لباسهای استفاده شـده مـردم کشـورهای فقیـر و ثروتمنــد را ازطریــق لایههای پیچیــده و درهم تنیــده مصرف گرایــی و بازرگانــی بـه یکدیگـر پیونـد داده اسـت و میتـوان گفـت سـبک زندگـی و رفتارهایشـان را بـه هـم گـره زده اسـت. مـردم کشـورهای ثروتمنـد پوشـاک را بـه صـورت مجانـی بـه خیریهها میبخشـند، ولـی صـادرکننـدگان آنهـا در ازای ارائـۀ لباسها بـه دلالان و فروشــندگان کشــورهای فقیــر پــول دریافــت میکننــد و در ایــن میــان، توجیــه کشـورهای ثروتمنـد بـرای ادامـه ایـن اسـت کـه بـا واردکـردن پوشـاک دسـت ّدوم بـه ایـن کشـورها بـه اقتصـاد در حـال فروپاشـی آنهـا کمـک و سـبب اشـتغال بـه کار افــراد زیــادی در امــر تعمیــرات اینگونــه لباسها میشــود.
مــد دســت ّدوم از وســیلهای بــرای کمــک و نجــات بــه نیازمنــدان بــه صنعــت رو به رشــد جهانــی تبدیــل شــده اســت کــه از نوع دوســتی، محیط زیســت، جهانی شــدن و مزایــای مالیاتــی قــدرت میگیــرد. باوجــود اینکــه برخــی افــراد اثـرات سـوء ایـن داد و سـتد را بـاکنـار آمـدن کشـورهای فقیـر بـا شـرایط خـود بـه کمـک ایـن شـیوه توجیـه میکننـد، امـا در واقعیـت، ایـن دادوسـتد نه تنهـا موجـب قدرتمنــد شــدن مصرف کننــدگان نمیشــود، بلکــه در دراز مــدت باعــث اســتمرار فقــر در ایــن جوامــع و مــردم خواهــد شــد (اســلوتربک، 2007: 6). و همچنین بـه دلیـل انتقـال انبـوه پوشـاک دسـت ّدوم بـه کشـورهای فقیـر، معضـلات آن ‐ از مصـرف تـا تبدیـل بـه زبالـه بـرای دفـن ‐گریبانگیـر ایـن کشـورها نیـز میشـود.
درکشــور مــا نیــز سیســتم ُمــد دســت ّدوم جریــان دارد. ٢٢٠ واحــد صنفــی عرضه کننــده پوشــاک دســت ّدوم در ســطح شــهر تهــران فعــال هســتند؛ پوشــاک دسـت ّدومی که از کانال قاچاق واردکشـور شـده و در سـطح شـهر در دستفروشـیها و یــا در واحدهــای بــدون پروانــه و از نظــر بصــری نازیبــا بــه فــروش میرســند.
واردکننــدگان پوشــاک دســت ّدوم ارزکشــور را صــرف خریــد لباسهای که نــۀ کشـورهای دیگـر میکننـد و باعـث تضعیـف تولیـد داخلـی وصنایـع محلی و شـخصیت ایرانـی میشـوند. تجـارت جهانـی در ُمد دسـت ّدوم در سـال بیـش از یک میلیارد دلار سـود عایـد شـاغلان ایـن صنعـت میکنـد و ایـن ْ خـود دلیـل محکمی بـرای دفـاع آنهـا ازچرخۀ پوشـاک ایجـاد شـده اسـت کـه بـا توجیهاتی چون تهیـۀ لبـاس و ُمـد ارزانقیمت بـرای مردم فقیـر، اشـتغال در انتقـال، شست و شـو، تعمیـر و کارهـای جانبـی دیگـر مربـوط به پوشـاک سـعی درایجـاد وجـه مثبـت و قانونـی درجهـان بـرایخـوددارنـد (سـایت ُمـد آسـیا)
مزونهای اجاره لباس عروس
لبــاس عــروس تــا قبــل از دهــۀ ۵٠ م دقیقــاً ســایهنمای لبــاس دوران خــود بــوده بــا تفــاوت در تزیینــات و اســتفاده بیشــتر از ســنگ ها، مرواریــد و جواهــرات گرانقیمـت؛ امـا ازدهـۀ ۵٠ م، به واسـطۀ بازگشـت نوسـتالژیک بـه ُمدهـای رمانتیـک قـرن نوزدهمـی و عصـر ویکتوریایـی، لبـاس عروس ً کاملا متفـاوت از عصـر و دوران خـود شـد و تـا بـه امـروز نیـز ایـن نـوع سـبک لبـاس باقـی مانـده اسـت. در کشـورمان نیــز ایــن نــوع ســبک در لبــاس عــروس سال هاســت وجــود دارد.
درمـوردلباسهای عـروس ‐ بـه سـبب گرانـی حاصـل از تزیینـات و مرغوبیـت بـالای پارچـه ‐ در کشـورمان، سیسـتم اجـاره مرسـوم و رایـج اسـت. اینگونه لباسها به واســطۀ قــرار گرفتــن در معــرض دیــد در مزونهای بســیار لوکــس و همچنیــن رعایـت اصـول بهداشـتی (خشکشـویی توسـط مـزون) در میـان مـردم بیشـتر از دیگر لباسهای دسـت ّدوم مـورد مقبولیـت قـرار گرفتـه و پذیـرش آنهـا توسـط مخاطـب بـدون هیـچ دافعـهای انجـام میپذیـرد. گاه بـرای ایـن لباسها با توجه بـه دسـت چنـدم بـودن مبالـغ هنگفتـی هـم مطالبـه میشـود، ولـی همچنـان مـورداقبـال عمـوم هسـتند.
فروش دست ّدوم آنلاین
از بازارهـای بومـی فعـال آنلایـن در حـوزه اشـتراک گذاری لبـاس (فـروش دسـت ّدوم) درکشــورمان ســایت شــیپور و دیــوار را میتــوان نــام بــردکــه به عنــوان یــک ســایت نیازمنـدی، بیـن خریـدار و فروشـنده ارتبـاط مسـتقیم بـه وجـود میآورنـد تـا همدیگـر را پیـدا کننـد و نقـش دلال را حـذف میکننـد. امـا یکـی از معضـلات ایـن سـامانههای آنلاین تخصصی و جامع نبودن آنهاسـت؛ همچنین دسـته بندی و سـایزبندی منظمی از لباسها وجـود نـدارد و تنهـا فـروش در ایـن سـامانهها صـورت میپذیـرد کـه بـا ایـن کار هـر آیتمـی یـا لباسـی یـک بـار بـه مصـرف دوبـاره میرسـد یـا زنـده میشـود.
جمعبندی
طبــق آمــار ســازمان ملــل، تــا ۵٠ ســال آینــده بشــر بــرای ادامــۀ بقــا بــر روی کــره زمیـن، یعنـی داشـتن سـطح اولیـۀ نیـازدر جـدول نیـاز مازلـو، بایـد ٩٠ ٪ از میـزان کنونـی کمتـر مصـرف داشـته باشـد. و ایـن بـدان معناسـت کـه ادامـۀ سـبک زندگـی کنونــی به هیچ وجــه مناســب آینــده نخواهــد بــود و جامعــه بــه تغییــری اساســی در سـبک زندگـی و مصـرف نیـاز خواهـد داشـت.
روایـت پنهـان درایـن رویکـرد بـرای طـراح لبـاس و پارچـه ایـن اسـت کـه چگونـه میتـوان تداعـی و یـا مدلـی ایجـاد کـردکـه پایـداری، ُمـد و پوشـاک را بـه هـم وصـل کــرد و خوانشــی جدیــد ایجــاد نمــود. در ایــن رابطــه بایــد بــه ســه پرســش اساســی پاسـخ گفـت:
1. ازنظـر محیطـی پایـدار و به صرفـه باشـد.
2. ازنظـر اقتصـادی بایـد بـرای کارفرمـا سـودآور باشـد، یعنـی بتـوان رابطـۀ جایگزینـی بیـن مصرفگرایـی و سـودایجـاد کـرد.
3. بـرای کاربـر قابـل پذیـرش و خوشـایند باشـد.
یکـی از راهکارهـای در حـال رشـد درایـن زمینـه «اشـتراک گذاری لبـاس» اسـت کــه در ســالهای اخیــر رشــد قابل توجهــی در جوامــع غربــی بــا دگرگونــی ادراک زیبایی شناسـی عمومـی و فرهنگ سـازی به منظـورتوسـعۀ ایـن رفتار داشـته و همچنین نقشــی مهــم در تغییــر مفهــوم مصــرف در دنیــای ُمــد ایفــاکــرده اســت. از ایــن رو، پژوهـش حاضـر به منظـور شناسـایی میـزان قابلیـت ایـن راهبرد بـرای تحقق ُمـد پایدار بـه بررسـی امکانـات ایـن طـرح در بسـتر فرهنگـی‐ اجتماعـی کشـورمان میپـردازد.
بخشی برگرفته از؛ گزارش پژوهش پایداری در مد از طریق سامانه اشتراک گذاری، زهرا اکبرزاده نیاکی، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول: بهار 1400.
نویسنده: زهرا اکبرزاده نیاکی