در اولین روز خرداد ۱۴۰۴ خانه هفت دست با همکاری دانشگاه پارس، دانشگاه ملی مهارت (شریعتی) و خانه خلاق فارس نشستی تخصصی درباره هنر و فرهنگ قشقایی برگزار کرد.
این نشست با عنوان نگاهی به هنر و فرهنگ عشایر قشقایی به تاریخ و جغرافیای فرهنگی کوچ ایل قشقایی، ویژگی های پوشاک و هنر بداهه در صنایع دستی این ایل پرداخت. این مباحث از سوی پژوهشگران مریم فارسی و آرزو سماعی داریان برای جمعی از دانشجویان و پژوهشگران هنر و طراحی در دانشگاه پارس ارائه شد.
ابتدا مهندس مهرداد بهمنی با معرفی خانه هفت دست هدف از برگزاری این نشست را شرح داد و آن را نخستین جلسه از سلسله جلسات هم اندیشی جامعه محلی و دانشگاه معرفی کرد. به گفته ایشان این نشست ها در قالب طرحی یک ساله برنامه ریزی شدند تا بستر پیوند میان دانش های بومی و محلی و نگاه های علمی و دانشگاهی را فراهم کنند. در خلال این نشست ها قرار است هنرهای محلی با تمرکز بر ویژگی های جغرافیای فرهنگی و تاریخ منطقه معرفی و بررسی شوند تا دانشجویان بتوانند در طراحی ها و تالیف های خود از درون مایه ها، نمادها و معانی فرهنگی الهام بگیرند. افق نهایی این پیوند احیای هنرهای بومی همراه با بازآفرینی آن ها در زندگی مدرن و منطبق با نیازهای بروز است. بنابراین طبق گفته مهندس بهمنی دانشجویان می توانند با حفظ ارتباط خود با خانه هفت دست در روند آشنایی با هنرهای بومی مناطق مختلف ایران مانند هنرهای قشقایی، دوخت ها و بافت های سنتی خراسان، تنوع لباس گیلان، گلستان و مازندران و سوزن دوزی های بلوچستان آشنا شوند. در نهایت ایشان اضافه کرد که خانه هفت دست در نظر دارد تا با معرفی موضوع های بکر و حائز اهمیت برای پایان نامه ها و پژوهش ها و نیز ایجاد ارتباط میان پژوهشگران مرتبط چون انسان شناسی، جامعه شناسی تاریخی و طراحی لباس و پارچه زمینه هر چه غنی تر شدن رانش مرتبط با هنرهای دستی بومی را فراهم آورد.
سخنران دوم دکتر مریم فارسی از قوم قشقایی و پژوهشگر هنر و باستان شناسی به ارائه تحقیق خود درباره هنر بداهه نزد ایل قشقایی پرداخت. طبق این پژوهش قالیهای قشقایی از کهنترین و اصیلترین دستبافتههای عشایری ایران به شمار میآیند که با ویژگیهای منحصربهفرد در طرح، رنگ و ساختار خود شناخته میشوند. نقوش این قالیها عمدتاً محصول ذهن بافندگان عشایر قشقاییست که بدون استفاده از نقشه یا الگوهای از پیش تعیینشده، نقشها را به صورت بداهه و ذهنی بر تار و پود میبافند. این بداههبافی باعث شده هر قالی قشقایی اثری یکتا باشد که بازتابی از زیست کوچروی مردمان قشقایی است. این شیوه نه تنها آزادی عمل بافنده را در انتخاب نقش و رنگ فراهم میکند، بلکه امکان بروز خلاقیت فردی و بیان احساسات و خاطرات شخصی را نیز میسر میسازد.
نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی، و انسانی در قالیهای قشقایی با الهام از محیط پیرامون و زندگی روزمره عشایر به صورت انتزاعی خلق میشوند. استفاده از رنگهای طبیعی با پالت رنگی شاخص آنان همراه با عدم تقارن و قرینهسازی در بسیاری از طرحها، از شاخصههای بارز بداههبافی است. این خلاقیت در بافت، به قالیهای قشقایی هویتی بصری ویژه میبخشد و آنها را به اسنادی زنده از فرهنگ، هنر و اندیشه ایل قشقایی تبدیل میکند. هر قالی روایتگر داستانی است که بافنده با دستان خود و از دل و ذهن خویش بر تار و پود مینگارد؛ امری که ارزش هنری و فرهنگی این دستبافتهها را دوچندان میسازد. این ارائه با تصاویر زیبایی از انواع بداهه بافی قشقایی کامل شد.
سخنران سوم آرزو سماعی داریان پژوهشگر و مدرس دانشگاه در رشته طراحی لباس بود که به معرفی نقوش و نمادهای بکار رفته در لباس و زیورآلات قشقایی پرداخت. ایشان درباره این موضوع شرح داد که نقوش به کار رفته در پوشاک و صنايعدستی خصوصا دستبافتههای عشایری متاثر از محیط پیرامونی زیسته آنان است. به طوریکه کوچ و جابهجایی محل زندگی در به کار گیری این نقوش نقش به سزایی دارد.
عمده تصاویری که عشایر در دستبافتههای خود از آنان استفاده میکند نقشی است که به نقوش عشایری و روستایی شهرت دارد. یعنی کمتر از نقوش گردان که به نقوش شهری اطلاق میشود، استفاده شده است.
نقوش عشایر قشقایی مانند تمامی نقوش باقی عشایر ایران فرم هندسی دارد و از طبیعت پیرامونی الهام گرفته شده است. با این تفاوت که در نقوش عشایر قشقایی علاوه بر نقوش اسطورهای مانند درخت زندگی وحیواناتی مانند شیر و طاووس، نقش انسان هم به وفور دیده میشود.
نقوش قشقایی تنها برای تزئین نیست بلکه زندگی را روایت میکند و به نوعی بازتاب باورهای دینی و اسطورهای و زیسته آنان است، که سینه به سینه از مادر به دختر منتقل شده است.
در نهایت این جلسه با پخش فیلم کوتاهی درباره فرهنگ قشقایی به پایان رسید و حاضران در عین آشنایی با یکدیگر به گفتگوها پیدامون موضوع ادامه دادند.
جلسات بعدی از این سلسله نشست ها در صفحه و سایت خانه هفت دست اطلاع رسانی خواهد شد.