فصل پنجم گزیده‌ی از کتاب «بازنگری آموزش و تدریس معلمان» “Reforming Teaching and Teacher Education”

اصلاح آینده‌محور در آموزش صنایع‌دستی

هدف این فصل از کتاب توصیف آموزش صنایع‌دستی از سه منظر است:

  1. آموزش صنایع‌دستی فعلی،
  2. چالش‌هایی که آموزش صنایع‌دستی در آینده با آن روبرو خواهد شد و
  3. شرح دو مدل آموزشی آینده‌محور با چند مثال که شاید در روند اصلاح آموزش صنایع‌دستی موثر باشد.

فصل پنجم گزیده‌ی از کتاب «بازنگری آموزش و تدریس معلمان» “Reforming Teaching and Teacher Education”

نویسندگان این بخش: SINIKKA PÖLLÄNEN  و MĀRA URDZIŅA-DERUMA

2017

اصلاح آینده‌محور در آموزش صنایع‌دستی

هدف این فصل از کتاب توصیف آموزش صنایع‌دستی از سه منظر است:

  1. آموزش صنایع‌دستی فعلی،
  2. چالش‌هایی که آموزش صنایع‌دستی در آینده با آن روبرو خواهد شد و
  3. شرح دو مدل آموزشی آینده‌محور با چند مثال که شاید در روند اصلاح آموزش صنایع‌دستی موثر باشد.

فصل حاضر، آموزش صنایع‌دستی در فنلاند و لیتوانی، کشورهایی با تاریخچه آموزشی و فرهنگی متفاوت، را شرح می دهد. در هر دو کشور، آموزش صنایع‌دستی به‌عنوان یک طرح درس مستقل یا همراه با کلاس‌های دیگر، جایگاهی دائمی در آموزش و پرورش داشته‌است. همچنین در هر دو منطقه، ارزش و بهای صنایع‌دستی در طی زمان تغییر کرده‌است. صنایع‌دستی بیشتر به دلایل عملی در برنامه درسی گنجانده شده‌بود؛ با اهمیت و ارزش این موضوع که زنان و مردان بتوانند ابزارها و مصنوعات مورد نیاز زندگی روزمره خود را تهیه کنند. (پولنن و کروگر، 2000 : 234) بعد از انقلاب صنعتی، عقیده بر این بوده‌است که ریشه آموزش صنایع‌دستی در یادگیری مهارت‌هایی است که برای موفقیت یک دولت‌ملت ضرورت دارد. (گاربر ، 2002 : 139) در جامعه شهری پیشرفته امروزی از منظر تکنولوژی، سنت پرمایه آموزش صنایع‌دستی در آموزش عمومی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. (کارپینن ، 2008 : 87 - 90) در همین راستا، این فصل به طور خلاصه تاریخچه آموزش صنایع‌دستی تا به امروز را شرح می‌دهد.

یادگیری، زندگی و کار در دنیای در حال تغییر، ما را به چالش می‌کشد تا شیوه‌های آموزشی را بازنگری کنیم و مرزهای یادگیری سنتی را گسترش دهیم. این برنامه‌ها چالش‌هایی برای معلمان صنایع‌دستی به‌وجود می‌آورد تا دیدگاه‌های جدید آموزشی خلق کنند. بنابراین این فصل،‌ با نمونه‌هایی از پروژه‌های صنایع‌دستی و مدل‌های آموزشی که در ایجاد چارچوب‌های جدید برای آموزش صنایع‌دستی می‌تواند سودمند باشد، به پایان می‌رسد. مدل‌های آینده‌نگرانه آموزشی، تمرکز تغییر‌یافته از محصول نهایی و مهارت یک شخص، می‌تواند توانایی‌هایی که مجدداً قابل بازسازی است، به روشی جدید خارج از زمینه اصلی یادگیری به تصویر بکشد. (فن‌اورس، 1998: 482). مثال‌ها نشان می‌دهد که چگونه یک معلم می‌تواند یادگیری در بین فضاها و جوامع را تسهیل کند. همچنین پاسخ به چالش‌های آینده، به معرفی کار جمعی تاکنون، در فرآیند منحصربه‌فرد صنایع‌دستی نیاز دارد.